کتابدارانه

مروری بر آموزه ها، ناشناخته ها، پدیده ها و شخصیت شناسی چهره های برجسته علم اطلاعات و دانش شناسی

کتابدارانه

مروری بر آموزه ها، ناشناخته ها، پدیده ها و شخصیت شناسی چهره های برجسته علم اطلاعات و دانش شناسی

سلام بر شما که هنوز با بوی خوش کاغذ زندگی میکنید ...
سلام بر شما که هنوز برای ادامه خوندن، تای بالایی کاغذ کتاب رو باز می کنید ...
سلام بر شما که کتاب براتون هنوز همون یار دبستانیه...
... و سلام بر کسی که گفت: " کتابداری اقیانوسی است، به عمق یک وجب " و خیلی ها در این یک وجب غرق و خیلی ها به سلامت به ساحل دانایی و توانایی رسیدن ...

این وبلاگ مجالی است تا چند خطی میهمان نگاهتان باشم و مطالب کتابدارانه را با شما اهل کتاب، پیشکسوتان، اساتید و دانشجویان دانش شناسی به اشتراک بگذارم و از تجربیات و نظرات شما بهرمند گردم.

تنها شنیدن و گفتن نام های بزرگ، کافی نیست، آنچه سازنده است تعمق در زندگی علمی و همت ایشان است. آفت این روزهای بسیاری از ما دانشجویان، پا نهادن به میدان رقابتی است که در عمل آورده ای برای رشته و سرزمینمان ندارد، و گاه به تولید مقالات و پژوهش هایی منجر می شود که نمی توانند راه خود را به خارج از قفسه های کتابخانه ها باز کنند. گرچه عوامل بسیاری در این گونه موارد نقش دارند، اما جهان را که نتوانیم تغییر دهیم، خودمان را که می توانیم اصلاح کنیم! بزرگانی در رشته ما فعالیت می کنند که علیرغم کمبودها، پیش رفتند و آینده ای را که امروز باشد، برای اهالی رشته رقم زدند. استفاده از تجارب ایشان، طی مسیر را برای ما به مراتب راحت تر و حضورمان را برای رشته مفیدتر خواهد کرد.

استاد مهراد، چهرۀ نام آور رشته ما که فعالیت های ارزشمند و بی وقفه ایشان، همواره مایه سربلندی اهالی کتابداری و دانش شناسی بوده و هست و به ما می آموزد که: به عمل کار برآید...نگاهی به زندگینامه علمی ایشان گواهی بر این مدعاست، شرح مختصری از فعالیت ها، افتخارات و خدمات ایشان می تواند مسیری روشن را در برابر ما بگشاید و یکی از منابعی باشد برای نقدِ ما دانشجویان از خودمان!

دکتر جعفر مهراد در سال 1325 هجری شمسی در تبریز متولد شد. او در سال 1344 در دانشگاه تبریز پذیرفته شد و در سال 1348 با اخذ دانشنامه کارشناسی در رشته جغرافیا فارغ التحصیل شد. دکتر مهراد در سال های 1351 – 1353 تحصیلات خود را در رشته علوم کتابداری و اطلاع رسانی در مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه تهران سپری کرد. وی در طی این سال ها اولین مقاله خود را با عنوان "کتاب درمانی" در نامه انجمن کتابداران ایران منتشر کرد و همراه با هیئت مدیره انجمن کتابداران ایران و چند تن دیگر از نامداران کتابداری و  اطلاع رسانی در کلاس های درس و دوره های کوتاه مدت برای تربیت کتابدار در شهرهای تبریز، شیراز، اصفهان و تهران شرکت کرد و به تدریس پرداخت. در همین اوان کتابخانه وزارت رفاه اجتماعی را نیز تأسیس کرد.

استاد مهراد در سال 1355 با استفاده از بورس دانشگاه شیراز جهت ادامه تحصیل در دوره دکتری کتابداری و اطلاع رسانی دانشگاه Case Western Reserve University در شهر کلیولند ایالت اوهایو راهی ایالات متحده شد. پایان نامه دکتری مهراد در حوزه سیستم ها و برنامه ریزی برای توسعه کتابخانه های عمومی ایران تحقیق باارزش و بسیار مورد استفاده است. او در آبان ماه 1358 به ایران بازگشت و در نخستین گام بخش علوم کتابداری و اطلاع رسانی دانشگاه شیراز را با دانشجویانی در دوره کارشناسی ارشد بنیانگذاری کرد.

پس از وقوع انقلاب فرهنگی، در ستاد انقلاب فرهنگی برنامه ریزی رشته های مختلف آغاز شد. مهراد، در این زمان از اعضای فعال برنامه ریزی رشته کتابداری و اطلاع رسانی بود. به کوشش او و با همکاری چند تن از استادان سایر دانشگاه ها به تدریج برنامه های درسی دوره های کاردانی و کارشناسی تدوین و تصویب شد. مهراد، بعد از بازگشایی دانشگاهها به تأسیس دوره های یاد شده در گروه کتابداری و اطلاع رسانی دانشگاه شیراز اهتمام ورزید. برنامه درسی کارشناسی ارشد را به تنهایی در 4 گرایش آماده کرد. این برنامه اکنون نیز با اندک تغییراتی در بعضی از واحدهای درسی در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی کشور تدریس می شود.

او در سال 1363 در تفکیک دانشکده ادبیات و علوم حضور جدی داشت و بدین ترتیب دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شیراز را پایه گذاری کرد. در این زمان که مصادف با جنگ تحمیلی بود با اشتیاق و با ایثار علیرغم کمبودهای ناشی از جنگ تحمیلی رشته های جدید و دوره های تحصیلات تکمیلی را یکی بعد از دیگری در دانشکده ادبیات و علوم انسانی تازه تأسیس راه اندازی نمود. در سال 1365 کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه شیراز را پی ریزی کرد. دکتر مهراد در سال 1368 با استفاده از فرصت مطالعاتی راهی آمریکا شد و در دانشگاه UCLA پروژه تحقیقاتی خود را درباره پایگاه های اطلاعاتی کتابشناختی ادامه داد. دکتر جعفر مهراد پس از بازگشت به ایران به دعوت دکتر مصطفی معین وزیر وقت "فرهنگ و آموزش عالی " طرح تأسیس مرکز منطقه ای اطلاع رسانی علوم و فناوری را ارائه داد. طرح ارائه شده پس از مطالعه و تصویب و امضای تفاهم نامه بین وزارت فرهنگ و آموزش عالی جمهوری اسلامی ایران و فرهنگستان علوم جهان سوم منجر به تأسیس مرکز منطقه ای اطلاع رسانی علوم و فناوری در سال 1370 هجری شمسی در شیراز مرکز استان فارس شد.

وی با تأسیس گروه آموزشی کتابداری و اطلاع رسانی در دانشگاه شیراز به تدریس درس های مختلف کتابداری و اطلاع رسانی پرداخت و در طول سال های اولیه آموزش و پژوهش را در این گروه فعال کرد و دوره دکتری کتابداری و اطلاع رسانی را با همکاری دانشگاه فردوسی مشهد برای نخستین بار در سال 1372 در دانشگاه شیراز راه اندازی کرد.

دکتر جعفر مهراد با انجام تحقیقات در حوزه تحلیل استنادی و به پیشنهاد خانم رؤیا مقصودی دانشجوی سابق خود و عضو هیئت علمی مرکز منطقه ای اطلاع رسانی علوم و فناوری در سال 1381 پایگاه گزارش های استنادی نشریات فارسی را برای سنجش و   اندازه گیری کیفیت نشریات فارسی و تعیین ضریب تأثیر این نشریات در مرکز منطقه ای اطلاع رسانی علوم و فناوری راه اندازی کرد. این طرح در سال 1385 در سومین نشست وزرای آموزش عالی و تحقیقات علمی کشورهای اسلامی برای کل جهان اسلام در کویت مطرح شود. پس از دریافت تأییدیه ضمنی از وزراء ، این پروژه با همفکری آیسیسکو در سال 1387 در باکو ، پایتخت جمهوری آذربایجان به تصویب وزرای آموزش عالی و تحقیقات علمی کشورهای اسلامی رسید و بدین ترتیب با انتصاب او در همان سال به سرپرستی پایگاه استنادی علوم جهان اسلام (ISC) ایران به مرجعیت علمی کشورهای اسلامی انتخاب شد.

استاد مهراد به خاطر علاقه به علم و فناوری در سال 1382 به دعوت دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی گروه ارزیابی علم و فناوری را در شورای عالی انقلاب فرهنگی تأسیس کرد.

وی علی رغم اشتغالات فراوان در آموزش و پژوهش و ریاست بر مؤسسات پژوهشی در سال 1382 نشریه علمی پژوهشی International Journal of Information Science and Management را در مرکز منطقه ای اطلاع رسانی علوم و فناوری تأسیس کرد. او از همان سال صاحب امتیاز این نشریه و عضو گروه تحریریه چند مجله دیگر، از اعضای بنیانگذار "انجمن کتابداری و اطلاع رسانی ایران" و " انجمن ایرانی مطالعات جامعه اطلاعاتی " است. مهراد در سال 1389 نیز به عنوان عضو هیأت مدیره انجمن اخلاق در علم و فناوری انتخاب شد. سال ها است که دکتر مهراد عضو کمیسیون نشریات معتبر وزارت علوم، تحقیقات و فناوری است.

دکتر مهراد بیشتر از گذشته به کار و تلاش ادامه می دهد. او در سال 1386 با حکم معاون آموزشی وزیر کمیته برنامه ریزی کتابداری و اطلاع رسانی را در شورای گسترش آموزش عالی وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری راه اندازی کرد. دوره اول که از مهرماه سال 1386 تا شهریور ماه 1389 ادامه داشت برنامه ریزی کارشناسی کتابداری و اطلاع رسانی، کارشناسی ارشد دانشنامه نگاری، کارشناسی ارشد علم سنجی، کارشناسی ارشد مدیریت آرشیوی و کارشناسی ارشد مدیریت و سازماندهی نسخه های خطی را با همکاری جمعی از اندیشمندان این رشته تدوین و به تصویب رساند.

دکتر مهراد از کمبودها ننالیده و دست روی دست نگذاشته است. حاصل این خصلت علمی خلق آفرینش های فکری به صورت تألیف (21 مورد) و ترجمه کتاب (10 مورد)، راهنمایی پایان نامه (36 مورد) و نشر مقالات علمی (53 مورد) در مجلات معتبر است. دانش آموختگان بسیاری رساله کارشناسی ارشد و دکتری خود را با مهراد نوشته اند.

دکتر مهراد جوایز و تقدیرنامه های متعددی دریافت کرده است. تقدیر از او به عنوان پژوهشگر نمونه دانشگاه شیراز در سال 1381، دریافت تقدیرنامه به عنوان یکی از مفاخر استان فارس در سال 1382 ، دریافت لوح قدردانی از وزیر علوم، تحقیقات و فناوری در سال 1386 (لوح های متعدد)، و انتخاب وی به عنوان مدیر پژوهشی برگزیده در دهمین جشنواره پژوهش و فناوری کشور در سال 1388، و تقدیر به خاطر مجموع خدمات علمی وی در سال 1387 در دومین جشنواره بین المللی فارابی و انتخاب شدن او در سال 1389 به عنوان چهره ماندگار علمی نمونه هایی از افتخارات بسیار ارزشمند این استاد دانشگاه شیراز است.

منبع: http://www.isc.gov.ir/dean/dean.htm که حاوی شرح مبسوط تری از فعالیت های این استاد گرانقدر است.

  • هدی هماوندی

هوالحق

گاهی شکایت از روزگار می شود عادت، و نقد دیگران می شود تکرار هر روزۀ ما... تا بدانجا که خودمان را در میان این هیاهوی ساختگی گم می کنیم! آن منِ من کجاست؟ او که دست کم اگر نتواند دنیا را تغییر دهد، با جنبشی در خود، جهانش را از نو می سازد. خواندن چند سطری از احوالات انسان آرمانی روحمان را آرام و زلال می کند و در آینه اش به خویش نظری افکنده و قیاسی می کنیم بین آنچه هستیم و آنچه باید باشیم...

(برگرفته از کتاب "جوانمرد نام دیگر تو" اثر عرفان نظر آهاری):

جوانمرد گفت: خدایا چرا این همه باخبرم می کنی از هر خار جهان و از هر خون جهان و از هر اندوهش؟ چرا جهان به این بزرگی را در تَن کوچک من جا داده ای؟

خدا گفت: جهان را در تو جا داده ام زیرا جوانمرد نخواهی شد، مگر آنکه جهانمرد باشی!

 

  • هدی هماوندی

هوالحق

"ارنست همینگوی" نامی آشنا برای اهالی کتاب است. در این مجال بد نیست به مروری بر یکی از آثار ارزشمند این نویسنده صاحب نام امریکایی، یعنی رمان کوتاه "پیرمرد و دریا " بپردازیم که از عمده‌ترین عوامل اعطای جایزه ادبی نوبل در سال 1954 به همینگوی بود.

شاید عنوان کتاب به نظر بعضی‌ها نمایانگر داستانی کسل‌کننده باشد، اما اندکی صرف وقت و مطالعۀ این اثر بی‌گمان خواننده را در جرگۀ طرفداران و دوستداران این اثر پرمحتوا قرار خواهد داد. داستان این اثر به نحو غریبی ساده و با واقعیت سازگار است. به نظر می‌رسد فقط خودِ همینگوی است که می‌تواند از مرد پیری و دریایی که در فضائی واقعی و غالباً بدون اغراق قرارگرفته‌اند؛ داستانی با این جاذبه از نبرد برای ماندن خلق کند. مبنای واقعی، دوری از توصیفات خسته‌کننده، اشاره ضمنی به مفهوم "لیس للانسان الا ما سعی" و درنهایت پایان غیرقابل پیش‌بینی از ویژگی‌های بارز این داستان است.

داستان روایتگر تلاش‌های یک پیرمرد ماهیگیر برای صید ماهی عظیم‌الجثه‌ای است که در دام وی گرفتارشده، نگاه انسانی این پیرمرد به جهان پیرامونش و عرفانی که خاص اوست خواننده را به تفکر در ورای آنچه می‌خواند وا می‌دارد. نگاه فیلسوفانۀ یک فرد عامه به پدیده‌های هستی در قالب ساده‌ترین کلمات بیان‌شده و در قسمت‌هایی از داستان تضادها و کشمکش‌های بین نیروهای درونی خیر و شر ازنظر خوانندۀ تیزبین پنهان نخواهد ماند. درنهایت اینکه مفهوم دستان تهی و قلبی پُر در این کتاب بسیار ملموس است.

 و اینکه در دنیایی غرق در مَجاز ها، اگر یک کتاب بتواند خواننده را به تفکر سازنده در مورد خویشتن و هستی مشتاق کند جای تقدیر دارد!

  • هدی هماوندی

مورخ سه شنبه 27 آبان 1393 نشستی با عنوان "کتاب و کتابخوانی: حال و آینده" در تالار شهید بهشتی دانشگاه قم و با حضور اساتید گروه علم اطلاعات و دانش شناسی و دانشجویان برگزار شد. میهمان ویژه و سخنران این نشست آقای دکتر مطلبی بودند.

در این مراسم ابتدا آقای دکتر یعقوب نوروزی مدیر گروه علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه قم به میهمانان خیر مقدم گفتند، در ادامه آقای دکتر محمدی نیز به ذکر مقدماتی پرداختند.

سپس دکتر مطلبی به سخنرانی پرداختند که محورهای اساسی کلام ایشان به این شرح است:

- در مورد سرانه مطالعه در ایران آمار قطعی و قابل تکیه وجود ندارد چون برسر تعریف مطالعه هم اتفاق نظر نیست. بیشترین سرانه مطالعه مربوط به کشور ژاپن و حدود 90 دقیقه است.

- برای کمک به ایجاد فرهنگ مطالعه باید جامعه را شناخت و عادت به خواندن را از کودکی در فرد نهادینه کرد آنهم بصورتی که برای فرد تحمیلی نبوده و او لذت مطالعه را درک نماید.

-  محتوای کتاب باید به تناسب سن به کودک و نوجوان ارائه شود، په بسا محتوای سنگین و نامناسب فرد را از همان ابتدا به مطالعه بی رغبت کند.

- کتاب مناسب را نباید به بچه ها تحمیل کرد و شیوۀ کارآمد در این مورد این است که کودک و نوجوان را به سمت کتاب مناسب هدایت کنیم.

- آشنائی با علایق و سلیقه کودکان و تعامل و ارتباط  نزدیک کتابداران و معلمان می تواند به ایجاد عادت مطالعه در کودکان کمک کند خصوصا در کتابخانه های مدارس.

چرا کتاب نمی خوانیم؟

1- بین کتاب های تولید شده و نیازهای ما همخوانی نیست و یا کیفیت کتاب ها نامناسب است.

2- بعضا بین دانائی و آگاهی و جایگاه اجتماعی در جامعه ما رابطه مستقیم و معناداری وجود ندارد.

3- بین سطح آگاهی و دانائی و منزلت اقتصادی هم رابطۀ معناداری وجود ندارد و گاهی شاهد رابطۀ معکوس این دو نیز هستیم!

4- نظام آموزشی ما با اتخاذ روش آموزش دستوری بر روی کتابخوانی و عادت به مطالعه تأثیر منفی گذاشته.

5- یادگیری موقتی مطالب و فقدان عادت به مطالعۀ عمیق و موثر حتی در مورد کتابهای درسی از ثمرات مطالعه اجباری در نظام آموزشی است.

6- نبودن کتاب در نهاد خانواده بطوریکه در بسیاری موارد در فضای خانه همه چیز هست جز کتاب و به همین سبب کودک و نوجوان خواندن را به عنوان یک ارزش نمی داند.

7- نهادینه نشدن مطالعه به عنوان یک عادت لذت بخش در افراد.

چه کنیم که فرزندانمان کتابخوان شوند؟

1- با رفتارمان آنها را تشویق به خواندن کنیم و برای مطالعه برنامه داشته باشیم.

2- برای تماشای تلویزیون در خانواده ها باید برنامه داشت و ساعات محدودی را به آن اختصاص داد چرا که از آفت های کتابخوانی در جامعه ما تماشای مستمر و بدون برنامه تلویزیون در خانواده هاست که بر روی استدلال، توانائی تفکر منطقی و خلاقیت بچه ها اثر منفی دارد.

3- در خانواده‌ها محیط مناسب و مخصوص برای مطالعه فراهم کنیم و در مورد آنچه می‌خوانیم با یکدیگر بحث کنیم و نکات مثبت و منفی آن را شرح دهیم.

4- به فرزندانمان اجازه دهیم که موضوع‌های موردعلاقۀ خود را در انتخاب کتاب پیگیری کنند و در مورد کتاب‌هایی که می‌خوانند با ما بحث کنند.

5- برای تشویق به مطالعه دلایل علمی بیاوریم و از تجویز غیر مستدل پرهیز کنیم.

6- کودکان را به کتابخانه ببریم و آن‌ها را با این نهاد آشتی دهیم و برای بردن وی به کتاب‌فروشی‌ها و نمایشگاه‌های کتاب هم برنامه داشته باشیم تا لذت خرید کتاب را درک کنند.

همچنین دکتر محمدی از اساتید گروه علم اطلاعات و دانش شناسی قم حدیثی از امام صادق (ع) نقل کردند که ذکر آن مبین ارزش دانش و دانائی در دین ماست:

دوست ندارم جوانان شمارا جز به این دو کار ببینم؛ یا دانشمند باشند و یا دانشجو.

در پایان پرسش‌های دانشجویان و حاضرین طرح و دکتر مطلبی به آن‌ها پاسخ گفتند و مراسم با اهدای لوح تقدیر به ایشان پایان یافت. این نشست به همت انجمن کتابداری و اطلاع رسانی استان قم و انجمن دانشجویی علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه قم برگزار شد.

امید آنکه این قبیل راهکارها را به کار ببندیم و خودمان حلقۀ آغازین در کمک به ترویج عادت پسندیده مطالعه باشیم.

 

  • هدی هماوندی

سومین روز از هفته کتاب و کتاب‌خوانی امسال، روز ویژه‌ای برای ما اهالی کتابداری و دانش شناسی بود، به این دلیل که مقارن با ساعت 24 بامداد و از شبکۀ دوم سیما  (برنامه زنده‌باد زندگی) لذت دیدار و استفاده از محضر پیشکسوتی از خانواده بزرگ و محجوب و گاهی مظلوم کتابداری را در قاب تلویزیون داشتیم. پیشکسوتی که در این برنامه با عنوان مادر کتابداری ایران از ایشان نام‌برده شد و با کلام شیرین و همه‌فهم خود بار دیگر به اعتبار این رشته و اهالی‌اش  افزود کسی نبود جز استاد نوش‌آفرین انصاری. خلاصۀ گفتگوی ایشان را در ادامه خواهیم خواند.

مجری این برنامه گفتگوی خود را با اشاره به بیوگرافی مختصری از ایشان و اشاره به اینکه استاد در سال 1318 در هندوستان به دنیا آمدند و پرسش از علت زندگی ایشان در این کشور، همچنین ادامه تحصیل ایشان در سوئیس و کانادا آغاز کرد. در ادامه به این اشاره شد که استاد کتابداری را تا مرحلۀ دکترا و دفاع از پایان‌نامه ادامه دادند که به دلایلی ناتمام ماند و هم‌اکنون ایشان دبیر شورای کتاب کودک هستند. ادامه گفتگو را به‌صورت پرسش (که از سوی مجری برنامه طرح شدند) و پاسخ طرح می‌کنم:

آیا کتابدار فردی است اهل معرفت یا مهارت یا هردو؟

استاد انصاری: هر دو را باید داشته باشد و اگر هرکدام را در تعادل باهم نگه ندارد متضرر خواهد شد. چون در معرفت اخلاق هست و اخلاق هم برای هدایت مهارت بسیار مهم است.

کسانی هستند که کتابخانۀ شخصی دارند کتابدار نبوده‌اند و کتابداری نمی‌دانند اما یک‌عمر کتابداری کرده‌اند و کسانی هستند که کتابدارند اما حتی به‌اندازه چند کتاب هم از کتابخانه خودشان نمی‌دانند حد اعتدال و میانه کجاست؟

استاد انصاری: اگر کتابدار عاشق کارش باشد کتابداری درجه‌یک خواهد بود و اگر آن شخص کتاب دوست غیر کتابدار هم عاشقانه به کارش بپردازد کتابداری تجربی خواهد بود، اما چه بسیار افرادی که شاهد بودم کتاب‌های زیادی اندوخته‌اند اما نحوۀ تنظیم و طبقه‌بندی و در اختیار گذاشتن این اندوخته را به جامعه به نحو مناسب، نمی‌دانستند. دانش کتابداری اطلاعات بسیار دقیقی می‌دهد که کتاب دوستان بدان مسلط نمی‌شوند مگر اینکه با کتابداران تعامل و مشورت کنند و در ایران هم کم نیستند افراد کتاب دوستی که با کمک کتابداران حرفه‌ای کتابخانه‌های بزرگ برپا کردند.

پس پی بردیم که کتابداری یک دانش است اگرچه بسیاری افراد همچون من از اهمیت، ارزش و کارکرد آن غافل‌اند، اقرار می‌کنم که از روزگار دانش‌آموزی تصور من این بود که کتابدار کسی است که موفق به رفتن به رشتۀ مطلوبی نشده و درنهایت به کتابداری روی آورده و بعدها تبدیل به کارمندی نه‌چندان فعال‌شده، نگرانی من از این است که چرا سه ضلع مثلث کتاب، کتابدار و مردم علاقه‌مند به مطالعه به هم نمی‌رسند؟

استاد: این مسئله در همه جای جهان اتفاق می‌افتد و باید دید به کتابدار در کتابخانه چه موقعیت، امکانات و ارزش و چه میزان آزادی عمل در برقراری ارتباط با مخاطبان داده می‌شود و برای خلاقیت چه میزان ارزش قائلیم؟ بنیان کتابداری بحث ارتباط است. در ادامه استاد برای آنچه گفته‌اند بخش مرجع را به‌عنوان نمونه مثال زدند و کارکردهای آن را به زبانی ساده توضیح دادند.

پس‌ازآن مجری اذعان کرد که دیدش نسبت به کتابداری اصلاح‌شده و تصورش (به نمایندگی از برخی افراد در جامعه هم که چنین پنداشت هایی دارند) در اینکه کتابخانه را انبار و یا بایگانی از کتب می‌دانسته تغییر کرده است و اینک کتابخانه را طبق تعریف استاد مجموعه‌ای پویا و مبتنی بر نیازهای جامعه تلقی می‌کند!

آیا کتابخانه‌ای پویا با این مشخصه‌های مطلوب وجود دارد؟

استاد انصاری: بله مثلاً کتابخانه ملی، کتابخانه عمومی حسینه ارشاد که میز مرجع بسیار خوبی دارند و یا کتابخانه تحقیقاتی خاص ادبیات کودکان در شورای کتاب کودک نمونه‌هایی ازاین‌دست هستند. ایشان در ادامه اشاره کردند که برای خواندن باید پرسش ایجاد شود و نشانی کتاب را یک کتابخانه با مجموعۀ خوب و کتابدار می‌دهند.

در ادامه مجری خطاب به استاد اشاره کرد که از کلام شما دانستم کتابداری یک مهارت اجتناب‌ناپذیر است و نمی‌توان در جامعه کتاب و کتاب‌خوانی داشت و کتابدار نداشت و کتابدار یعنی کتاب‌شناس، کتاب‌خوان و کتاب دان.

سپس استاد انصاری به مسئله مطالعه در جامعه و اینکه افراد اغلب کتاب‌های درسی را مطالعه می‌کنند و مطالعات آن‌ها در سایر حوزه‌ها کم است، همچنین اینکه در نظام آموزش‌وپرورش ما کتاب بیشتر به حیطۀ کتاب‌های درسی محدود می‌شوند لزوم آشنایی کودکان با ادبیات مخصوصشان از همان سنین پایین اشاره شد که یکی از راههای ترویج مطالعه است. به‌علاوه ایشان ذکر کردند که فرهنگ‌ها و دانشنامه‌های خاص کودکان به فرهنگ مطالعه و پاس داشت زبان فارسی کمک شایانی می‌کنند و اینکه جامعه‌ای کتاب‌خوان می‌شود که در روند کتاب‌خوانی افراد آن گسست وجود نداشته باشد یعنی فرد از زمان مهدکودک تا زمان بزرگ‌سالی کتابخانه‌هایی با محتوای متناسب با سنش داشته باشد.

در ادامه استاد انصاری فرهنگنامه کودک و نوجوان (از شورای کتاب کودک)، اثر ده‌جلدی تاریخ ادبیات کودکان و... را معرفی و به خانم توران میرهادی نیز به‌عنوان پایه‌گذار شورای کتاب کودک  اشاره نمودند.

علاج درد سطح پایین مطالعه در جامعۀ ما چیست؟

استاد انصاری: توقع از دولت برای داشتن کتابخانه‌های خوب و توقع از سایر نهادها به یک‌طرف و نقش مهمی که مادران در بنیان نهادن عادت به مطالعه دارند در سویی دیگر است و به خانه کتابدار و شورای کتاب اشاره کردند که می‌تواند در این امر مادران را یاری کرده و مطالعه به هدف لذت را ترویج دهد و طرح‌های مختلف آن را معرفی کردند و احترام جهان به آثار ارزشمند ادبیات کودکان ایران و نویسندگان آن را یادآور شدند.

با آرزوی سلامتی برای استاد نوش‌آفرین انصاری و همۀ اساتید دلسوز

 

  • هدی هماوندی

شاید خیلی از ما نام کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی را شنیده‌ایم، اما آیا ایشان را به‌عنوان کتابداری بسیار شایسته و خدوم نیز می‌شناسیم؟ و آیا می‌دانیم مجموعه تحت نام ایشان در طول سالیان و با چه مرارت‌هایی جمع‌آوری‌شده؟ بسیاری از ما دانشجویان ازجمله خود بنده در طول دوره آموزشی کمتر نامی از ایشان شنیده‌ایم و با جزئیات و نحوه‌ی جمع‌آوری کتب توسط ایشان آشنا شده‌ایم. آشنایی باثبات قدم ایشان در امر جمع‌آوری و حراست از کتب و فداکاری ایشان در این راه مثال‌زدنی است و می‌تواند به‌عنوان الگویی برای ما کتابداران باشد تا خود را محدود و محصور به تئوری‌ها و مسابقات تولید مقالات به‌جای تولید علم در عمل نکنیم و به کسانی که در پی آموختن و استفاده از گنجینه‌های دانش به کتابخانه می‌آیند بیشتر ارج نهیم.

آیت‌الله مرعشی نجفی، دانشمند، مرجع و فقیه بزرگ و بانی یکی از بزرگ‌ترین کتابخانه‌های جهان اسلام در سال 1315 هجری قمری در نجف اشرف چشم به جان گشود.

بیش از 68 سال تدریس در حوزه‌های علمیه قم و نجف اشرف و بنیان نهادن تعداد زیادی از مساجد، مدارس علمیه و حسینیه و کتابخانه‌ها و مراکز درمانی رفاهی در شهرهای مختلف و چاپ و نشر صدها اثر ارزنده از دانشمندان متقدم اسلامی، و نیز تألیف و تصنیف بیش از یک‌صد کتاب و رساله علمی در فنون مختلف نیز از خدمات آن عالم بزرگوار است.

علاقه فراوان آن مرحوم به مطالعه و جمع‌آوری آثار گذشتگان به‌منظور ایجاد یک مرکز بزرگ فرهنگی اسلامی و حفظ و حراست ذخایر و منابع و پیشگیری از تاراج آن‌ها و نیز اشاعه آن‌ها از طریق ارتباط با سایر مراکز علمی جهان به‌خصوص کتابخانه‌های بزرگ ایشان را بر آن داشت تا به‌تدریج بنیاد کتابخانه عظیمی را پی‌ریزی نماید.

نکته بسیار قابل‌تأمل: مرحوم آیت‌الله مرعشی نجفی جهت گردآوری و تهیه منابع کتابخانه متحمل مشقات و زحمات فراوان گردید. او از محل دریافت درآمد حاصل از نماز و روزه استیجاری اغلب کتاب‌ها را خریداری کرد و در مدتی که در نجف اشراف به سر می‌برد، برای تهیه منابع و کتب در یک کارگاه برنج‌کوبی شب‌ها به کار اشتغال داشت تا دریافتی خود را صرف خرید کتاب نماید...

آیت‌الله مرعشی نجفی نخست فهرستی از کتاب‌های چاپی و خطی که به نظرش ارزشمند بود، تهیه و به‌تدریج آن‌ها را فراهم کرد و در سال 1302شمسی به منزل شخصی خود در ایران آورد و به کار گردآوری کتب ادامه داد و بخشی از منابع را و نسخ خطی نفیس را به کتابخانه دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران، کتابخانه‌های آستان قدس رضوی، آستان حضرت معصومه (س) و مدرسه فیضیه قم، آستان شاه‌چراغ، آستان حضرت عبدالعظیم و سایر کتابخانه‌ها اهدا کرد.

در سال 1344 شمسی مدرسه‌ای علمیه در قم با کتابخانه‌ای کوچک تأسیس کردند و توسعه دادند تا اینکه چند سال بعد در زمینی به مساحت 1000 متر کتابخانه‌ای ایجاد و مجموعه 16000 جلدی تحت عنوان کتابخانه عمومی آیت‌الله مرعشی ایجاد شد.

در سال 1367 به دلیل کمبود فضای کتابخانه دولت موظف به گسترش آن شد. سپس در سال 1369 حسب‌الامر امام خمینی عملیات ساخت بنای جدید کتابخانه در کنار ساختمان قبلی آغاز شد و در سال 1373 به اتمام رسید.

بودجه این کتابخانه توسط آیت‌الله مرعشی نجفی و کمک‌های مردمی تأمین می‌شد تا اینکه در سال 1367 این کتابخانه در فهرست نهادهای رسمی عمومی غیردولتی ثبت و دولت موظف به تأمین بودجه آن شد.

این کتابخانه هم‌اکنون مشمول قانون واسپاری است و به‌عنوان سومین کتابخانه بزرگ جهان اسلام، دربرگیرنده بیش از دویست و پنجاه‌هزار مجلد چاپی و بیست‌وپنج هزار مجلد کتاب خطی نفیس منحصربه‌فرد از دانشمندانی چون شیخ طوسی، محقق حلی، علامه حلی، ملاصدرا، میرداماد، مجلسی و...است. علاوه بر این دارای حدود سه هزار حلقه میکروفیلم از کتاب‌های خطی موجود در کتابخانه‌های خارج از ایران و بسیاری منابع نفیس دیگر است.

آیت‌الله مرعشی نجفی در سال 1369 شمسی رحلت کردند و مطابق وصیت خود که فرمود: مرا در کتابخانه عمومی زیر پای محققان علوم آل محمد (ص) دفن کنید. در راهروی ورودی کتابخانه دفن گردید. هم‌اینک ریاست کتابخانه مذکور بر عهده پسر ایشان سید محمود مرعشی نجفی بوده است و بر اساس وصیت ایشان تولیت کتابخانه برای همیشه در خاندان ایشان باقی خواهد ماند.


منبع: مشاهیر در کتابداری و اطلاع رسانی، تالیف: دکتر زهرا موسوی زاده

  • هدی هماوندی

 

هوالحق

 

به کتابخانه که می‌روی هیچ‌چیز مثل یک برخورد خوب، یک صورت گشاده نمی شود که از همان دور فریاد می‌زند اینجا گنجینه‌هایی است اما ارزششان وقتی پیدا می‌شود که پاسخ سؤال‌های تو باشند! که دانائی‌های تو شوند و راهت را باز کنند تا تو نیز روزی منشأ آفرینش این‌چنین ثروت‌هایی باشی. اینجاست که اخلاق کتابدارانه کار خودش را می‌کند و قسمت مهمی از رسالتش را باظرافت هر چه تمام‌تر انجام می‌دهد...اما دریغ از وقتی‌که پشت پیش‌خوان کتابخانه با چهره‌ای خسته، ملول، رنجیده با ابروهایی درهم‌کشیده روبرو می‌شوی (البته انصافاً کم نیستند عزیزانی که نقطه مقابل این تعریف‌اند). انگار با دیدنت غم روی شانه هایش دوچندان می‌شود...و با چشمانش می‌گوید زود کارت را بگو، خودت هم سرچ را با رایانه انجام بده و انگار اگر بیش از این راهنمایی‌ات کند قانون کتابخانه نقض می‌شود. و این یعنی ارائه کلیشه‌ای ناپسند و تصویری ناخوشایند از کتابدار و دانش شناس. این حقیقت تلخ خیلی‌ها را از محیط کتابخانه و از آن بدتر اصل کتاب خواندن دل‌زده می‌کند و بماند که چه بلاها بر سر وجهه رشته‌ای می‌آورد که بار سنگین دانش را هم این روزها به دوش می‌کشد! این از همان نکته‌های از ماست که بر ماست...که به‌شرط بقا بیشتر در مورد ابعاد مختلفش خواهم گفت.

  • هدی هماوندی

هوالحق

امروز برای انجام کاری سری به دانشگاه محل تحصیلم (دانشگاه قم) زدم، یادی از روزهای طلایی دانشجویی کردم و به سراغ اساتیدم رفتم، آنچه در این بین بیش از همه دلگرمم کرد و مرا در مسیری که در آن گام بر می دارم مصمم تر؛ وجود اساتیدی (که شکر خدا در رشته ما کم نیستند) بود که همیشه برای دانشجو وقت دارند،  به قول خودمان خاکی اند، نباید برای پرسیدن یک سوال راهروهای دانشکده را بدنبالشان دوید...وقت گرفت یا پشت در جلسه ایستاد...اساتیدی که این رشته را در دانشگاه قم زنده نگاه داشتند و همواره برای دانشجویانش امید آفرین اند...همان یک لبخند، یک برخورد صمیمی، همان راهنمایی بی دریغ و بی تکلفشان کافیست تا خستگی ها  فراموش و انگیزه دوچندان شود، تا مطمئن شوی کتابداری بیش از آنچه نام و نان بیاورد معرفت می آورد اگر به حق درک شود.

با آرزوی سلامتی و توفیق روز افزون برای همه اساتید که ستون های رشته ما هستند...

  • هدی هماوندی

هوالحق

گاهی وقت ها برای رهایی از روزمرگی ها، خستگی ها، مرارت ها  یا  هر آنچه که ممکن است خاطر انسان را مکدر کند لازم است اجازه بدهیم اندیشه مان هم هوایی تازه کند...نفسی بکشد ، زنجیر اسارت عادات را بگشاید...و به خویشتن خویش نظری دگرباره افکند...

آغاز هواخوری اندیشه را با سخنان ارباب سخن "سعدی" شروع می کنم، چرا که بی شک سخنان شیرین تر از شهدش نه تنها ملال آور نیست بلکه طعم قند پارسی را بار دیگر به ما می چشاند...و هم اینکه از مفاهیم عرفانی اش دل و جانی صیقل داده و پر و بالی سبک می کنیم:

هر گه که یکی از بندگان گنهکار پریشان روزگار دست انابت به امید استجابت به درگاه حق جلّ و علا بر دارد، ایزد تعالی در او نظر نکند؛ بازش بخواند باز اِعراض فرماید (روی برگرداند)؛ بار دیگر به تضرع و زاری بخواند، حق سبحانه و تعالی فرماید: ای فرشتگان من، از بندۀ خود شرم دارم، او را جز من کسی نیست پس او را آمرزیدم. دعوتش اجابت کردم و امیدش بر آوردم که از بسیاری دعا و زاریَ بنده همی شرم دارم.

کرم بین و لطف خداوندگار                                                                                                                                   

   گنه بنده کردست و او شرمسار

  • هدی هماوندی

دوستداران و دغدغه مندان کتابداری و کتاب‌خوانی و دانش شناسی می‌دانند که در طول زمان چه بر سر این رشته و اهالی‌اش گذشته؛ در این باب سخن‌ها گفته‌شده و این حکایت هنوز ادامه دارد...اهالی کتابخانه‌ها یا بهتر بگوییم علم اطلاعات با هر صورت و محملی که باشد دلی دارند پردرد! ولی سری هم دارند پر سودا! تلاش می‌کنند تا با دارائی‌های حال حاضرشان وظایف حرفه‌ای خود را انجام دهند و جامعه را از منابع دانائی سیراب و در برچیدن بساط نادانی سهمی داشته باشند و دست‌کم حرفه را از صدمات ناشی از حرفه‌ای نبودن حفظ کنند، انتظار بی‌سرانجام برای درک ارزش‌های رشته از سوی جامعه را پایان دهند و گام‌های عملی و محکم‌تری را با اتکا به دارایی‌های بی‌پایانی که دانش بشری در اختیار کتابداران می‌گذارد بردارند.

به همین منظور یادآوری بعضی از مسئولیت‌های کتابداران و اهالی علم اطلاعات و دانش شناسی آن‌هم به نقل از "استاد رهادوست "خالی از لطف نیست و می‌تواند تصویر بهتری از وضعیت آرمانی حرفه و وضعیت موجود ارائه دهد.

عمل به اصول و وظایف حرفۀ کتابداری یعنی ارائۀ بهترین خدمات به کاربران که این مهم در چارچوب پذیرش مسئولیت‌های زیر محقق می‌شود:

 - تلاش آگاهانه در جهت ایجاد و توسعۀ انجمن‌ها و تشکل‌های حرفه‌ای و نقد کارکردهای آن.

 - تلاش برای ارتقای حرفه و بهبود وضعیت کتابداران.

 - افزودن بر دانستنی‌ها و دانش حرفه‌ای.

 - تلاش در جهت احقاق حقوق کتابداران و حقوق مربوط به آزادی دستیابی به اطلاعات و نفی سانسور.

-ا ز خود گذشتگی و در نظر نگرفتن منافع شخصی در عمل به وظایف و مسئولیت‌های حرفه‌ای.

 - اقدام برای جلب حمایت‌های مالی به‌منظور پیشبرد حرفه.

 - نشر و نقد اطلاعات منتشر شده و نتایج پژوهش‌های مربوط به حرفه.

 - نشان دادن حساسیت نسبت به تصویرهای کلیشه‌ای جامعه درباره کتابداران و پی‌جوئی علل و زمینه‌های آن از راه مطالعه و نشر و نقد.

 طبعاً کتابدارانی در عمل به این مسئولیت‌ها پیروز می‌شوند که از دانش نظری و مهارت‌های عملی بالائی برخوردار باشند و بتوانند دانش بیافرینند و نسبت به کاربران و آموزش مداوم خودشان و کاربرانشان احساس تعهد کنند.

 منبع: فلسفۀ کتابداری و اطلاع‌رسانی، نویسنده: فاطمه (بهار) رهادوست.

  • هدی هماوندی