آینده هر رشته و حرفهای در دستان دانشآموختگان آن است و علم اطلاعات و دانش شناسی هم مشمول همین قاعده است. از ورای کلاسهای درس است که کتابداران موفق، فعال و پژوهشگر و مدرسان دلسوز رخ مینمایند و از همین کلاسهاست که فارغالتحصیلانی بیانگیزه و رخوت زده و ناامید خارجشده و منفعلانه در انتظار جایگاهی که در شأن شان باشد مینشینند...آنچه سالهای آموزش میتواند در اختیار دانشجویان قرار دهد ذخایری است که افراد بهندرت قدرت کسب آنها را در دیگر مقاطع زندگی علمی خواهند داشت.
هر کلاس درس و بهصورت کلی هر دوره آموزشی را میتوان از دودیگاه بررسی نمود، دیدگاه مدرس و دیدگاه دانشجو. در مرحلهای از زندگی که بتوان این دو دیدگاه را توأمان تجربه کرد، به عقیده من معجزهای در حال رخ دادن است و فرصتی بسیار مغتنم که استفاده بهنگام از آن میتواند کوله باری از تجربه و دانش کاملاً عملی را برای فرد فراهم نماید چراکه همزمان فرد در جایگاه یک دانشجو قرارگرفته و ملزم به انجام تکالیف و وظایفی علمی و اخلاقی است و جو و نیازهای یک دانشجو را تجربه می نماید و از سوی دیگر فرصت تدریس را داشته و با وظایف و باید و نبایدهای یک مدرس نسبت به دانشجویان دست و پنجه نرم میکند. در این بین فرصت بسیار طلایی برای آسیبشناسی آموزش در رشته پدید میآید و سوالاتی طرح میشوند که به نمونهای از آنها بر اساس تجارب شخصی خودم در مدت تحصیل و فعالیتم در این رشته اشاره می کنم ( البته به نظر میرسد بسیاری از آنها گریبان گیر سایر رشتهها نیز هستند):
- چرایی انگیزه پایین و رخوت دانشجویان و راهکارهای مناسب آموزشی برای اصلاح آن
- چرایی تکیه بیش از حد بر مباحث تئوری (که متأسفانه آنهم فهم کامل و جامع از رشته به دانشجویان نمیدهد) و فقدان تعامل کافی با محیطهای عملی و کاری و آموزش تعاملات حرفهای به دانشجویان
- علل گریز بسیاری از دانشجویان از ورود به عرصه پژوهش و انجام مشتاقانه آن مگر بهضرورت تکالیف و اجبار
- دلیل ناامیدی دانشجویان از آینده کاری
- داشتن دیدگاهی منفی نسبت به رشته و شأن اجتماعی دانش آموختگان آن در بین دانشجویان
- دلایل رویکرد بسیاری اساتید و متخصصان به نگارش مقالاتی که در بسیاری موارد بیش از آنکه دردی از رشته دوا کنند، برای غنیسازی رزومه علمی مفید هستند
- فقدان انرژی و سرزندگی در کلاسهای درس چه از سوی دانشجویان و چه از سوی اساتید و دور باطلِ انتقال این رخوت در بین اساتید و دانشجویان
- در بسیاری موارد شخصیتسازی حرفهای و انتقال ارزشهای اخلاقی به دانشجو بهعنوان کتابدار و دانش شناس آینده مغفول واقعشده و متأسفانه باعث مخدوش شدن وجهه رشته و حرفه مندان آن میشود
- دانشجویان بهندرت در طول دوره تحصیلی با عمق وجودشان ارزش فعالیت در این رشته را پذیرفته و بهصورت ممتد با چراییهایی مانع آفرین، لاینحل و ابتدایی مانند: شأن اجتماعی رشته، جایگاه رشته در مقایسه با سایر رشتههای موجود، درآمدزایی رشته و... دست و پنجه نرم میکند که انرژی وی را به هدر داده و پیشرفت وی را مختل میکند. (چنین سوالاتی بهتر در سالهای ابتدایی ورود به رشته بهخوبی از طرف اساتید پاسخ داده شوند تا بهصورت همراهی نامطلوب موجب ناراحتی و بدگمانی دانشجو در ادامه مسیر نباشند؛ بهعنوان نمونه دیدن اساتید و فعالان موفق ، باانگیزه و پرانرژی در رشته ناخودآگاه بسیاری از این پرسشها را پاسخ میدهد)
بسیاری از موارد یادشده را بارها و بارها شنیدهایم، اما با شناسایی چنین چالشهایی و با سعی هر یک از حرفه مندان کتابداری بهنوبه خودشان و در جایگاهی که هستند میتوان از آموزش، آموزش ساخت و راهحل و دانش آفرید. و کلاس درس را ورای یک ساعت و چهل و پنجدقیقهای کسلکننده دید!
- ۰ نظر
- ۲۲ بهمن ۹۴ ، ۱۹:۰۲