پیرمرد و دریا...شاهکار "همینگوی"
هوالحق
"ارنست همینگوی" نامی آشنا برای اهالی کتاب است. در این مجال بد نیست به مروری بر یکی از آثار ارزشمند این نویسنده صاحب نام امریکایی، یعنی رمان کوتاه "پیرمرد و دریا " بپردازیم که از عمدهترین عوامل اعطای جایزه ادبی نوبل در سال 1954 به همینگوی بود.
شاید عنوان کتاب به نظر بعضیها نمایانگر داستانی کسلکننده باشد، اما اندکی صرف وقت و مطالعۀ این اثر بیگمان خواننده را در جرگۀ طرفداران و دوستداران این اثر پرمحتوا قرار خواهد داد. داستان این اثر به نحو غریبی ساده و با واقعیت سازگار است. به نظر میرسد فقط خودِ همینگوی است که میتواند از مرد پیری و دریایی که در فضائی واقعی و غالباً بدون اغراق قرارگرفتهاند؛ داستانی با این جاذبه از نبرد برای ماندن خلق کند. مبنای واقعی، دوری از توصیفات خستهکننده، اشاره ضمنی به مفهوم "لیس للانسان الا ما سعی" و درنهایت پایان غیرقابل پیشبینی از ویژگیهای بارز این داستان است.
داستان روایتگر تلاشهای یک پیرمرد ماهیگیر برای صید ماهی عظیمالجثهای است که در دام وی گرفتارشده، نگاه انسانی این پیرمرد به جهان پیرامونش و عرفانی که خاص اوست خواننده را به تفکر در ورای آنچه میخواند وا میدارد. نگاه فیلسوفانۀ یک فرد عامه به پدیدههای هستی در قالب سادهترین کلمات بیانشده و در قسمتهایی از داستان تضادها و کشمکشهای بین نیروهای درونی خیر و شر ازنظر خوانندۀ تیزبین پنهان نخواهد ماند. درنهایت اینکه مفهوم دستان تهی و قلبی پُر در این کتاب بسیار ملموس است.
و اینکه در دنیایی غرق در مَجاز ها، اگر یک کتاب بتواند خواننده را به تفکر سازنده در مورد خویشتن و هستی مشتاق کند جای تقدیر دارد!
- ۹۳/۰۹/۰۴