تقریبا همه ما حداقل یکبار در جریان انجام پژوهش (پایان نامه و...) برای گردآوری دادهها با اساتید، دانشجویان یا کارمندان مکاتبه یا تماس داشتهایم. شاید بتوان این نوع از ارتباط را یک تعامل علمی- پژوهشی دانست. اما اینکه در جریان این ارتباطات افراد با چه کیفیتی پاسخ پژوهشگر را میدهند یا اینکه پژوهشگر با چه کیفیتی درخواست خود را طرح میکند، نکتهای است که خصوصا بعد از انجام رساله دکتری و فراز و نشیب های گرد آوریدادهها، بیشتر در ذهنم پر رنگ شد. به نظر میرسد که شیوه برقراری این تعامل تاثیر قابل ملاحظه ای نه تنها در روند گردآوری دادهها بلکه حتی در نتایج نهایی یک پژوهش داشته باشد. تعداد پرسشنامههای تکمیل شده و مصاحبههایی که انجام می شود و دقت پاسخگویی، گاهی اوقات سمت و سوی نتایج یک پژوهش را تغییر میدهد و به همین دلیل است که این مساله خود جای بررسی، تعمق و پژوهش دارد.
براساس تجربیاتی که داشتم و همچنین آنچه از سایر پژوهشگران و دوستان شنیدم میتوان گفت که نقطه آغاز این تعامل نحوه ارائه درخواست از سوی پژوهشگر است:
- لازم است افراد و گزینههای مناسب برای پژوهش انتخاب شوند، چراکه نمیتوان توقع داشت اساتید و حرفهمندان پر مشغله بتوانند به پرسشنامههای طولانی پاسخ دهند یا در مصاحبه های وقتگیر شرکت کنند.
- شیوه ارائه درخواست، جملات بکار رفته در ایمیل یا پرسشنامه یا حتی تعامل از طریق تلفن و...و طرز مخاطب قرار دادن افراد برای جلب همکاری آنها بسیار مهم است. گاهی اوقات یک ایمیل تنظیم و به اساتید، دانشجویان، کارمندان و...ارسال می شود بدون در نظر گرفتن جایگاه هریک از این افراد و تنظیم لحن متناسب با آن. بطور خلاصه آنچه در این قسمت متجلی می شود، چیزی است که من عنوان "آداب معاشرت علمی" را روی آن میگذارم. در بسیاری موارد افراد از نظر علمی بسیار قوی هستند اما متاسفانه با عدم رعایت این نکته نمی توانند بهره کافی را از تعاملات علمی ببرند.
- لازم است پژوهشگر با دقت و شفافیت در مورد پژوهش خود و هدف از گردآوری دادهها توضیح دهد، به نحوی که افراد کاملا در مورد مساله توجیه شوند و با درک کامل بتوانند به پاسخگویی اقدام کنند. ذکر نکردن جزئیات (ارائه توضیحات صریح و روشن در مورد پژوهش) با این امید که پرسشنامه یا مصاحبه قرار است در اختیار فردی قرار بگیرد که خود به حوزه پژوهش واقف است، اشتباه دیگری است که دامنگیر بسیاری از پژوهشگران میشود. خصوصا این نکته زمانی که با اساتید خارج از کشور مکاتبه داشتم؛ بسیار برایم روشن شد.
اما در مورد پاسخگویان:
در یک دسته بندی ذهنی و به شرط رعایت آداب لازم از سوی پژوهشگر می توان بر اساس بازخوردهای ارائه شده، شرکت کنندگان احتمالی در یک پژوهش را به چند دسته تقسیم نمود:
- افرادی که ایمیل در خواست را دریافت و اقدام به پاسخگویی (یا هماهنگی برای ارائه پاسخ در قالب مصاحبه) میکنند و در زمانی معقول به درخواست پژوهشگر پاسخ میدهند.
- افرادی که به هر دلیلی امکان شرکت در پژوهش را ندارند و در زمانی معقول پژوهشگر را از این امر مطلع میکنند (تا به فکر چاره باشد).
- افرادی که به هر دلیلی امکان شرکت در پژوهش را ندارند و در زمانی معقول پژوهشگر را از این امر مطلع میکنند و اگر نکته ای در مورد طولانی بودن پرسشنامه یا موارد دیگر به ذهنشان برسد، وقت می گذارند و به اطلاع پژوهشگر میرسانند (تا با این راهنمایی در ادامه مسیر مواردی را اصلاح کند تا در جلب همکاری دیگران موفق تر عمل کند).
- افرادی که تمایلی به شرکت در پژوهش ندارند و هیچ پاسخی مبنی بر این به پژوهشگر ارسال نمی کنند ( پژوهشگر در انتظار پاسخ احتمالی معطل می ماند و گاه با یادآوری هم پاسخی دریافت نمی کند)
- افرادی که با دریافت درخواست، قول مساعدت می دهند اما بعدا به دلایل نامعلومی و بدون اطلاع همکاری نمیکنند.
به نظر می رسد دو دسته آخر (به شرط رعایت موارد لازم در طرح درخواست از سوی پژوهشگر) چندان پایبند به آداب معاشرت علمی نباشند. لذا در این تعاملات حرفه ای عمل نمی کنند و گاهی باعث دلسردی و سرخوردگی پژوهشگران (خصوصا دانشجویان تازه کار) میشوند.
پایبندی و رعایت آداب در تعاملات علمی، چیزی نیست که کتاب و واحد خاص آن وجود داشته باشد (هرچند در بعضی دروس اشاراتی به آن می شود). این مهم از مواردی است که به نظر می رسد اغلب اکتسابی است و یکی از منابع کسب آن، تجلی این حسن رفتار علمی در سلوک اساتید است که ناخودآگاه به دانشجویان طالب معرفت منتقل می شود.